تاریخ انتشار: 1402/07/24
انتخاب رشته برای 18 ساله ها
من فکر می کنم 18 سالگی برای انتخاب رشته ی آیندمون خیلی زود باشه.
بچه های 18 ساله برای همه ی کار ها خیلی زیاد بچه هستند اما برای انتخاب رشته نه بلکه باید آیندشون رو انتخاب کنند سال سرنوشت سازشونه و تمام مشاوره تحصیلی ها و یا حتی استاد خصوصی ها و خانواده ها و کلا هرکسی که بچه کنکوری میبیند نصیحتش میکند یه امسال اگر درست حسابی درس بخونی و قید همه چیزو بزنی آیندتو ساختی.
بعد از اون همه دانشگاه قبول میشند و میرند ولی دانشجوهامون به 3 دسته تبدیل میشند.
دسته اول که با همه چیز سازگارند چه رشته ای که الان رفتند چه هر رشته ی دیگه ای که انتخاب میکردند.
دسته دوم بعد از یه مدت میفهمند راهشون این نیست یا شهامت دارن تغییر میدن یا نه تا آخر میمونن و هیچ وقت هم راضی نیستن!
ولی دسته آخر چه اون رشته را دوست داشته باشند چه نه می خواهند مسیرو به نفع خودشون تغییر میدهند.
این آدم ها منتظر کار دنیا نیستند دنیا را اون جوری که دوست دارند میبینند و برای خودشون سرنوشت رقم میزنند.
وقتی بعد از 4 سال درست تموم میشه تازه انگار اولشه اونجا که باید اون انتخاب بزرگ را بکنید و تصمیم سرنوشت سازو بگیری.
انگار خودت باید به خودت تدریس کنی و جای هیچ اشتباهی هم نداری چون این دفعه بعد از 4سال 8 سال یا 10 سال برگردی عقب رو نگاه کنی خودتی که پای همه چیز وایسادی، چه در دوران تحصیلت استاد خصوصی داشته باشی یا بدون هر تدریس خصوصی یا آموزش خصوصی در نهایت خود شما می تونی به خوبی رد پای تصمیمها و تجربه هات را تو مسیر ببینی.
البته شاید قشنگیه موضوع همین باشه حالا که هم خودتو بیش تر شناختی هم دنیای
اطرافت را دامنه ی تحقیقات را راجع شغل آیندت گسترده تر کنی با افراد بیش تری مشورت کنی و از هر کسی دقدقه های شغلش را بپرسی و با توانایی ها و علایق خودت مقایسه کنی و
تصمیم بگیری چه کاری را انتخاب کنی چه چیزی را یاد بگیری
بچه های 18 ساله برای همه ی کار ها خیلی زیاد بچه هستند اما برای انتخاب رشته نه بلکه باید آیندشون رو انتخاب کنند سال سرنوشت سازشونه و تمام مشاوره تحصیلی ها و یا حتی استاد خصوصی ها و خانواده ها و کلا هرکسی که بچه کنکوری میبیند نصیحتش میکند یه امسال اگر درست حسابی درس بخونی و قید همه چیزو بزنی آیندتو ساختی.
بعد از اون همه دانشگاه قبول میشند و میرند ولی دانشجوهامون به 3 دسته تبدیل میشند.
دسته اول که با همه چیز سازگارند چه رشته ای که الان رفتند چه هر رشته ی دیگه ای که انتخاب میکردند.
دسته دوم بعد از یه مدت میفهمند راهشون این نیست یا شهامت دارن تغییر میدن یا نه تا آخر میمونن و هیچ وقت هم راضی نیستن!
ولی دسته آخر چه اون رشته را دوست داشته باشند چه نه می خواهند مسیرو به نفع خودشون تغییر میدهند.
این آدم ها منتظر کار دنیا نیستند دنیا را اون جوری که دوست دارند میبینند و برای خودشون سرنوشت رقم میزنند.
وقتی بعد از 4 سال درست تموم میشه تازه انگار اولشه اونجا که باید اون انتخاب بزرگ را بکنید و تصمیم سرنوشت سازو بگیری.
انگار خودت باید به خودت تدریس کنی و جای هیچ اشتباهی هم نداری چون این دفعه بعد از 4سال 8 سال یا 10 سال برگردی عقب رو نگاه کنی خودتی که پای همه چیز وایسادی، چه در دوران تحصیلت استاد خصوصی داشته باشی یا بدون هر تدریس خصوصی یا آموزش خصوصی در نهایت خود شما می تونی به خوبی رد پای تصمیمها و تجربه هات را تو مسیر ببینی.
البته شاید قشنگیه موضوع همین باشه حالا که هم خودتو بیش تر شناختی هم دنیای
اطرافت را دامنه ی تحقیقات را راجع شغل آیندت گسترده تر کنی با افراد بیش تری مشورت کنی و از هر کسی دقدقه های شغلش را بپرسی و با توانایی ها و علایق خودت مقایسه کنی و
تصمیم بگیری چه کاری را انتخاب کنی چه چیزی را یاد بگیری
نظرات
ثبت نظر جدید
هنوز نظری ثبت نشده است.